درباره وبلاگ

هرچیزی در این عالم ظاهر وباطنی دارد.ظاهرقرآن چنان است که خداوند متعال می فرماید اگر تمام جن وانس جمع شوند نمی توانند یک آیه مانند آن بیاورند وباطن آن چنان که روح القدس که از تمام ملائک مرتبه اشان بالاتر است در شبی که تاصبح خیروبرکت است بر قلب پیامبر اکرم که خاتم انبیاء واعظم انبیاء اولولعزم است نازل گردیده البته نمی رسد جزبه دست پاکان .هرکس شفای جسم وجان می خواهد درقرآن است به اذن خدا پس تا می توانی انس بگیر وتکرار کن وتسلیم باش انشاالله فرج در راه است با ابتکاری که در این جا به کار رفته می توان در چند دقیقه قرآن را پیرامون یک موضوع دوره کرد تا انشاالله ضمیر مان با قرآن نورانیت یابد .نکته آخر در مقابل قرآن تسلیم باشیم وباحسن ظن وقصد قرب خداوند وطهارت باطن وظاهر واستمداد از اولیاء اللهی بویژه چهارده معصوم برای شفاعت در درگاه خداوند و هدایت کامل وجامع ودفع قضا وبلا ایمانی وجانی وارد شویم التماس دعا
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 187
بازدید هفته : 720
بازدید ماه : 1478
بازدید کل : 83365
تعداد مطالب : 1693
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

قرآن موضوعی
بامفاهیم انسان سازدر سراسر قرآن همراه شویم
دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 23:3 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره مزّمِّ

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ(1) اى جامه به خود پيچيده! (1) قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلاً(2) شب را، جز كمى، بپاخيز! (2) نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً(3) نيمى از شب را، يا كمى از آن كم كن، (3) أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً(4) يا بر نصف آن بيفزا، و قرآن را با دقت و تامل بخوان; (4) إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً(5) چرا كه ما بزودى سخنى سنگين به تو القا خواهيم كرد! (5) إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْءاً وَأَقْوَمُ قِيلاً(6) مسلما نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‏تر است! (6) إِنَّ لَكَ فِي اَلنَّهَارِ سَبْحاً طَوِيلاً(7) و تو در روز تلاش مستمر و طولانى خواهى داشت! (7) وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً(8) و نام پروردگارت را ياد كن و تنها به او دل ببند! (8) رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً(9) همان پروردگار شرق و غرب كه معبودى جز او نيست، او رانگاهبان و وكيل خود انتخاب كن، (9) وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً(10) و در برابر آنچه (دشمنان) مى‏گويند شكيبا باش و بطرزى شايسته از آنان دورى گزين! (10) وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلاً(11) و مرا با تكذيب‏كنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را كمى مهلت ده، (11) إِنَّ لَدَيْنَا أَنكَالاً وَجَحِيماً(12) كه نزد ما غل و زنجيرها و (آتش) دوزخ است، (12) وَطَعَاماً ذَا غُصَّةٍ وَعَذَاباً أَلِيماً(13) و غذايى گلوگير، و عذابى دردناك، (13) يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيباً مَّهِيلاً(14) در آن روز كه زمين و كوه‏ها سخت به لرزه درمى‏آيد، وكوه‏ها (چنان درهم كوبيده مى‏شود كه) به شكل توده‏هايى از شن نرم درمى‏آيد! (14) إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شَاهِداً عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولاً(15) ما پيامبرى به سوى شما فرستاديم كه گواه بر شماست، همانگونه كه به سوى فرعون رسولى فرستاديم! (15) فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذاً وَبِيلاً(16)(ولى) فرعون به مخالفت و نافرمانى آن رسول برخاست، و ما اورا سخت مجازات كرديم! (16) فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيباً(17) شما (نيز) اگر كافر شويد، چگونه خود را (از عذاب الهى) بركنار مى‏داريد؟! در آن روز كه كودكان را پير مى‏كند، (17) السَّمَاء مُنفَطِرٌ بِهِ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً(18) و آسمان از هم شكافته مى‏شود، و وعده او شدنى و حتمى است. (18) إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً(19)‏ اين هشدار و تذكرى است، پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (19) إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْ لِوَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَعَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنسَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِاللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُواالزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَمَا تُقَدِّمُوالِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْراًوَأَعْظَمَ أَجْراً وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌرَّحِيمٌ(20) پروردگارت مى‏داند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستندنزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مى‏خيزند; خداوند شب و روز رااندازه‏گيرى مى‏كند; او مى‏داند كه شما نمى‏توانيد مقدار آن را (به دقت) اندازه‏گيرى كنيد (براى عبادت كردن)، پس شما را بخشيد; اكنون آنچه براى شما ميسراست قرآن بخوانيد او مى‏داند بزودى گروهى از شما بيمار مى‏شوند، و گروهى ديگر براى به دست آوردن فضل الهى (و كسب روزى) به سفر مى‏روند، و گروهى ديگر در راه خدا جهادمى‏كنند (و از تلاوت قرآن بازمى‏مانند)، پس به اندازه‏اى كه براى شما ممكن است ازآن تلاوت كنيد و نماز را بر پا داريد و زكات بپردازيد و به خدا «قرض الحسنه‏» دهيد ( در راه او انفاق نماييد) و (بدانيد) آنچه را از كارهاى نيك براى خود از پيش مى‏فرستيد نزد خدا به بهترين وجه و بزرگترين پاداش خواهيد يافت; و از خدا آمرزش بطلبيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (20)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره مدّثر

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ(1) اى جامه خواب به خود پيچيده (و در بستر آرميده)! (1) قُمْ فَأَنذِرْ(2) برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده)، (2) وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ(3) و پروردگارت را بزرگ بشمار، (3) وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ(4) و لباست را پاك كن، (4) وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ(5) و از پليدى دورى كن، (5) وَلَا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ(6) و منت مگذار و فزونى مطلب، (6) وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ(7) و بخاطر پروردگارت شكيبايى كن! (7) فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ(8) هنگامى كه در «صور» دميده شود، (8) فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ(9) آن روز، روز سختى است، (9) عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ(10) و براى كافران آسان نيست! (10) ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً(11) مرا با كسى كه او را خود به تنهايى آفريده‏ام واگذار! (11) وَجَعَلْتُ لَهُ مَالاً مَّمْدُوداً(12) همان كسى كه براى او مال گسترده‏اى قرار دادم، (12) وَبَنِينَ شُهُوداً(13) و فرزندانى كه همواره نزد او (و در خدمت او) هستند، (13) وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِيداً(14) و وسايل زندگى را از هر نظر براى وى فراهم ساختم! (14) ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ(15) باز هم طمع دارد كه بر او بيفزايم! (15) كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيداً(16) هرگز چنين نخواهد شد; چرا كه او نسبت به آيات ما دشمنى مى‏ورزد! (16) سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً(17)‏ و بزودى او را مجبور مى‏كنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مى‏افكنم)! (17) إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ(18) او (براى مبارزه با قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت! (18) فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ(19) مرگ بر او باد! چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد! (19) ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ(20) باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشه شيطانى خود را) آماده نمود! (20) ثُمَّ نَظَرَ(21) سپس نگاهى افكند، (21) ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ(22) بعد چهره درهم كشيد و عجولانه دست به كار شد; (22) ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ(23) سپس پشت (به حق) كرد و تكبر ورزيد، (23) فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ(24) و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! (24) إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ(25) اين فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!» (25) سَأُصْلِيهِ سَقَرَ(26)(اما) بزودى او را وارد سقر ( دوزخ) مى‏كنم! (26) وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ(27) و تو نمى‏دانى «سقر» چيست! (27) لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ(28)(آتشى است كه) نه چيزى را باقى مى‏گذارد و نه چيزى را رهامى‏سازد! (28) لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ(29) پوست تن را بكلى دگرگون مى‏كند! (29) عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ(30) نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده‏اند! (30) وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَاعِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَاناًوَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُون َوَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَاأَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاً كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاءُوَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَاهِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ(31) ماموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعدادآنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم تا اهل كتاب ( يهود و نصارى) يقين پيداكنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل كتاب و مؤمنان (در حقانيت اين كتاب آسمانى) ترديد به خود راه ندهند، و بيماردلان و كافران بگويند: «خدا از اين توصيف چه منظورى دارد؟!» (آرى) اين گونه خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى‏سازد و هر كس را بخواهدهدايت مى‏كند! و لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمى‏داند، و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست! (31) كَلَّا وَالْقَمَرِ(32) اينچنين نيست كه آنها تصور مى‏كنند سوگند به ماه، (32) وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ(33) و به شب، هنگامى كه (دامن برچيند و) پشت كند، (33) وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ(34) و به صبح هنگامى كه چهره بگشايد، (34) إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ(35) كه آن (حوادث هولناك قيامت) از مسائل مهم است! (35) نَذِيراً لِّلْبَشَرِ(36) هشدار و انذارى است براى همه انسانها، (36) لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ(37) براى كسانى از شما كه مى‏خواهند پيش افتند يا عقب بمانند ( بسوى هدايت و نيكى پيش روند يا نروند)! (37) كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ(38)(آرى) هر كس در گرو اعمال خويش است، (38) إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ(39) مگر «اصحاب يمين‏» (كه نامه اعمالشان را به نشانه ايمان وتقوايشان به دست راستشان مى‏دهند)! (39) فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءلُونَ(40) آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى‏كنند... (40) عَنِ الْمُجْرِمِينَ(41) از مجرمان: (41) مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ(42) چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» (42) قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ(43) مى‏گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، (43) وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ(44) و اطعام مستمند نمى‏كرديم، (44) وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ(45) و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم، (45) وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ(46) و همواره روز جزا را انكار مى‏كرديم، (46) حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ(47)‏ تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد!» (47) فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ(48) از اين رو شفاعت شفاعت‏كنندگان به حال آنها سودى نمى‏بخشد. (48) فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ(49) چرا آنها از تذكر روى گردانند؟! (49) كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ(50) گويى گورخرانى رميده‏اند، (50) فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ(51) كه از (مقابل) شيرى فرار كرده‏اند! (51) بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن يُؤْتَى صُحُفاً مُّنَشَّرَةً(52) بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏اى (از سوى خدا) براى او فرستاده شود! (52) كَلَّا بَل لَا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ(53) چنين نيست كه آنان مى‏گويند، بلكه آنها از آخرت نمى‏ترسند! (53) كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ(54) چنين نيست كه آنها مى‏گويند، آن (قرآن) يك تذكر و يادآورى است! (54) فَمَن شَاء ذَكَرَهُ(55) هر كس بخواهد از آن پند مى‏گيرد; (55) وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ(56) و هيچ كس پند نمى‏گيرد مگر اينكه خدا بخواهد; او اهل تقواو اهل آمرزش است! (56)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 19:55 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره قيامت

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ(1) سوگند به روز قيامت، (1) وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ(2) و سوگند به (نفس لوامه و) وجدان بيدار و ملامتگر (كه رستاخيز حق است)! (2) أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ(3) آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟! (3) بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ(4) آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب كنيم! (4) بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ(5)(انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مى‏خواهد (آزاد باشد وبدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند! (5) يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ(6)(از اين رو) مى‏پرسد: «قيامت كى خواهد بود»! (6) فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ(7)(بگو:) در آن هنگام كه چشمها از شدت وحشت به گردش درآيد، (7) وَخَسَفَ الْقَمَرُ(8) و ماه بى‏نور گردد، (8) وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ(9) و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند، (9) يَقُولُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ(10) آن روز انسان مى‏گويد: «راه فرار كجاست؟!» (10) كَلَّا لَا وَزَرَ(11) هرگز چنين نيست، راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد! (11) إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ(12) آن روز قرارگاه نهايى تنها بسوى پروردگار تو است; (12) يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ(13) و در آن روز انسان را از تمام كارهايى كه از پيش يا پس فرستاده آگاه مى‏كنند! (13) بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ(14) بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است، (14) وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ(15) هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهايى بتراشد! (15) لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ(16) زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن ( قرآن) حركت مده، (16) إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ(17) چرا كه جمع‏كردن و خواندن آن بر عهده ماست! (17) فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ(18) پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروى كن! (18) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ(19)‏ سپس بيان و (توضيح) آن (نيز) بر عهده ماست! (19) كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ(20) چنين نيست كه شما مى‏پنداريد (و دلايل معاد را كافى نمى‏دانيد); بلكه شما دنياى زودگذر را دوست داريد (و هوسرانى بى‏قيد و شرط را)! (20) وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ(21) و آخرت را رها مى‏كنيد! (21) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ(22)(آرى) در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است، (22) إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ(23) و به پروردگارش مى‏نگرد! (23) وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ(24) و در آن روز صورتهايى عبوس و در هم كشيده است، (24) تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ(25) زيرا مى‏داند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مى‏شكند! (25) كَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِيَ(26) چنين نيست (كه انسان مى‏پندارد! او ايمان نمى‏آورد) تاموقعى كه جان به گلوگاهش رسد، (26) وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ(27) و گفته شود: «آيا كسى هست كه (اين بيمار را از مرگ) نجات دهد؟!» (27) وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ(28) و به جدائى از دنيا يقين پيدا كند، (28) وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ(29) و ساق پاها (از سختى جان‏دادن) به هم بپيچد! (29) إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ(30)(آرى) در آن روز مسير همه بسوى (دادگاه) پروردگارت خواهدبود! (30) فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى(31)(در آن روز گفته مى‏شود:) او هرگز ايمان نياورد و نمازنخواند، (31) وَلَكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى(32) بلكه تكذيب كرد و روى‏گردان شد، (32) ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ يَتَمَطَّى(33) سپس بسوى خانواده خود بازگشت در حالى كه متكبرانه قدم برمى‏داشت! (33) أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى(34)(با اين اعمال) عذاب الهى براى تو شايسته‏تر است،شايسته‏تر! (34) ثُمَّ أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى(35) سپس عذاب الهى براى تو شايسته‏تر است، شايسته‏تر! (35) أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى(36) آيا انسان گمان مى‏كند بى‏هدف رها مى‏شود؟! (36) أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى(37) آيا او نطفه‏اى از منى كه در رحم ريخته مى‏شود نبود؟! (37) ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى(38) سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، (38) فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى(39) و از او دو زوج مرد و زن آفريد! (39) أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَى(40) آيا چنين كسى قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟! (40)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 19:46 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره انسان

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئاً مَّذْكُوراً(1) آيا زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود؟! (1) إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعاً بَصِيراً(2) ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم، و او را مى‏آزماييم; (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم! (2) إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً(3) ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس! (3) إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَا وَأَغْلَالاً وَسَعِيراً(4) ما براى كافران، زنجيرها و غلها و شعله‏هاى سوزان آتش آماده كرده‏ايم! (4) إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُوراً(5)‏ به يقين ابرار (و نيكان) از جامى مى‏نوشند كه با عطر خوشى آميخته است، (5) عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيراً(6) از چشمه‏اى كه بندگان خاص خدا از آن مى‏نوشند، و از هر جابخواهند آن را جارى مى‏سازند! (6) يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْماً كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً(7) آنها به نذر خود وفا مى‏كنند، و از روزى كه شر و عذابش گسترده است مى‏ترسند، (7) وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً(8) و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسكين‏» و «يتيم‏» و «اسير» مى‏دهند! (8) إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُوراً(9)(و مى‏گويند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى‏كنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهيم! (9) إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً(10) ما از پروردگارمان خائفيم در آن روزى كه عبوس و سخت است! (10) فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُوراً(11)(بخاطر اين عقيده و عمل) خداوند آنان را از شر آن روز نگه مى‏دارد و آنها را مى‏پذيرد در حالى كه غرق شادى و سرورند! (11) وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيراً(12) و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهاى حرير بهشتى را به آنهاپاداش مى‏دهد! (12) مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْساً وَلَا زَمْهَرِيراً(13) اين در حالى است كه در بهشت بر تختهاى زيبا تكيه كرده‏اند،نه آفتاب را در آنجا مى‏بينند و نه سرما را! (13) وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلاً(14) و در حالى است كه سايه‏هاى درختان بهشتى بر آنها فروافتاده و چيدن ميوه‏هايش بسيار آسان است! (14) وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا(15) و در گرداگرد آنها ظرفهايى سيمين و قدحهايى بلورين مى‏گردانند (پر از بهترين غذاها و نوشيدنى‏ها)، (15) قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيراً(16) ظرفهاى بلورينى از نقره، كه آنها را به اندازه مناسب آماده كرده‏اند! (16) وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْساً كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلاً(17) و در آنجا از جامهايى سيراب مى‏شوند كه لبريز از شراب طهورى آميخته با زنجبيل است، (17) عَيْناً فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلاً(18) از چشمه‏اى در بهشت كه نامش سلسبيل است! (18) وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَّنثُوراً(19) و بر گردشان (براى پذيرايى) نوجوانانى جاودانى مى‏گردند كه هرگاه آنها را ببينى گمان مى‏كنى مرواريد پراكنده‏اند! (19) وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَمُلْكاً كَبِيراً(20) و هنگامى كه آنجا را ببينى نعمتها و ملك عظيمى را مى‏بينى! (20) عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَاباً طَهُوراً(21) بر اندام آنها ( بهشتيان) لباسهايى است از حرير نازك سبزرنگ، و از ديباى ضخيم، و با دستبندهايى از نقره آراسته‏اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مى‏نوشاند! (21) إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُوراً(22) اين پاداش شماست، و سعى و تلاش شما مورد قدردانى است! (22) إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنزِيلاً(23) مسلما ما قرآن را بر تو نازل كرديم! (23) فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً(24) پس در (تبليغ و اجراى) حكم پروردگارت شكيبا (و با استقامت) باش، و از هيچ گنهكار يا كافرى از آنان اطاعت مكن! (24) وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلاً(25)‏ و نام پروردگارت را هر صبح و شام به ياد آور! (25) وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً(26) و در شبانگاه براى او سجده كن، و مقدارى طولانى از شب، اورا تسبيح گوى! (26) إِنَّ هَؤُلَاء يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً(27) آنها زندگى زودگذر دنيا را دوست دارند، در حالى كه روزسختى را پشت سر خود رها مى‏كنند! (27) نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلاً(28) ما آنها را آفريديم و پيوندهاى وجودشان را محكم كرديم، وهر زمان بخواهيم جاى آنان را به گروه ديگرى مى‏دهيم! (28) إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً(29) اين يك تذكر و يادآورى است، و هر كس بخواهد (با استفاده ازآن) راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (29) وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً(30) و شما هيچ چيز را نمى‏خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، خداونددانا و حكيم است (30) يُدْخِلُ مَن يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً(31) و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) در رحمت (وسيع) خودوارد مى‏كند، و براى ظالمان عذاب دردناكى آماده ساخته است! (31)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 17:40 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره مرسلات

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفاً(1) سوگند به فرشتگانى كه پى در پى فرستاده مى‏شوند، (1) فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفاً(2) و آنها كه همچون تند باد حركت مى‏كنند، (2) وَالنَّاشِرَاتِ نَشْراً(3) و سوگند به آنها كه (ابرها را) مى‏گسترانند، (3) فَالْفَارِقَاتِ فَرْقاً(4) و آنها كه جدا مى‏كنند، (4) فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْراً(5) و سوگند به آنها كه آيات بيدارگر (الهى) را (به انبيا) القامى‏نمايند، (5) عُذْراً أَوْ نُذْراً(6) براى اتمام حجت يا براى انذار، (6) إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ(7) كه آنچه به شما (درباره قيامت) وعده داده مى‏شود، يقيناواقع‏شدنى است! (7) فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ(8) در آن هنگام كه ستارگان محو و تاريك شوند، (8) وَإِذَا السَّمَاء فُرِجَتْ(9) و (كرات) آسمان از هم بشكافند، (9) وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ(10) و در آن زمان كه كوه‏ها از جا كنده شوند، (10) وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ(11) و در آن هنگام كه براى پيامبران (بمنظور اداى شهادت) تعيين وقت شود! (11) لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ(12)(اين امر) براى چه روزى به تاخير افتاده؟ (12) لِيَوْمِ الْفَصْلِ(13) براى روز جدايى (حق از باطل)! (13) وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ(14) تو چه مى‏دانى روز جدايى چيست! (14) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(15) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (15) أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ(16) آيا ما اقوام (مجرم) نخستين را هلاك نكرديم؟! (16) ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ(17) سپس ديگر (مجرمان) را به دنبال آنها مى‏فرستيم! (17) كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ(18) آرى) اين گونه با مجرمان رفتار مى‏كنيم! (18) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(19)‏ واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (19) أَلَمْ نَخْلُقكُّم مِّن مَّاء مَّهِينٍ(20) آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم، (20) فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ(21) سپس آن را در قرارگاهى محفوظ و آماده قرار داديم، (21) إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ(22) تا مدتى معين؟! (22) فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ(23) ما قدرت بر اين كار داشتيم، پس ما قدرتمند خوبى هستيم (وامر معاد براى ما آسان است)! (23) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(24) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (24) أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتاً(25) آيا زمين را مركز اجتماع انسانها قرار نداديم، (25) أَحْيَاء وَأَمْوَاتاً(26) هم در حال حياتشان و هم مرگشان؟! (26) وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَيْنَاكُم مَّاء فُرَاتاً(27) و در آن كوه‏هاى استوار و بلندى قرار داديم، و آبى گوارابه شما نوشانديم! (27) وَيْلٌ يوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(28) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (28) انطَلِقُوا إِلَى مَا كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ(29)(در آن روز به آنها گفته مى‏شود:) بى‏درنگ، به سوى همان چيزى كه پيوسته آن را تكذيب مى‏كرديد برويد! (29) انطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ(30) برويد به سوى سايه سه شاخه (دودهاى خفقان‏بار و آتش‏زا)! (30) لَا ظَلِيلٍ وَلَا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ(31) سايه‏اى كه نه آرام بخش است و نه از شعله‏هاى آتش جلوگيرى مى‏كند! (31) إِنَّهَا تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ(32) شراره‏هايى از خود پرتاب مى‏كند مانند يك كاخ! (32) كَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ(33) گويى (در سرعت و كثرت) همچون شتران زردرنگى هستند (كه به هر سو پراكنده مى‏شوند)! (33) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(34) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (34) هَذَا يَوْمُ لَا يَنطِقُونَ(35) امروز روزى است كه سخن نمى‏گويند (و قادر بر دفاع ازخويشتن نيستند)، (35) وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ(36) و به آنها اجازه داده نمى‏شود كه عذرخواهى كنند! (36) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(37) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (37) هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِينَ(38)(و به آنها گفته مى‏شود:) امروز همان روز جدايى (حق ازباطل) است كه شما و پيشينيان را در آن جمع كرده‏ايم! (38) فَإِن كَانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ(39) اگر چاره‏اى در برابر من (براى فرار از چنگال مجازات) داريد انجام دهيد! (39) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(40) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (40) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلَالٍ وَعُيُونٍ(41)(در آن روز) پرهيزگاران در سايه‏هاى (درختان بهشتى) و درميان چشمه‏ها قرار دارند، (41) وَفَوَاكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ(42) و ميوه‏هايى از آنچه مايل باشند! (42) كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئاً بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(43) بخوريد و بنوشيد گوارا، اينها در برابر اعمالى است كه انجام مى‏داديد! (43) إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ(44) ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم! (44) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(45) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (45) كُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِيلاً إِنَّكُم مُّجْرِمُونَ(46)(و به مجرمان بگو:) بخوريد و بهره گيريد در اين مدت كم (اززندگى دنيا، ولى بدانيد عذاب الهى در انتظار شماست) چرا كه شما مجرميد! (46) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(47) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (47) وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لَا يَرْكَعُونَ(48) و هنگامى كه به آنها گفته شود ركوع كنيد ركوع نمى‏كنند! (48) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(49) واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان! (49) فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ(50)(و اگر آنها به اين قرآن ايمان نمى‏آورند) پس به كدام سخن بعد از آن ايمان مى‏آورند؟! (50)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 17:32 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره نبأ

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

عَمَّ يَتَسَاءلُونَ(1) آنها از چه چيز از يكديگر سؤال مى‏كنند؟! (1) عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ(2) از خبر بزرگ و پراهميت (رستاخيز)! (2) الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ(3) همان خبرى كه پيوسته در آن اختلاف دارند! (3) كَلَّا سَيَعْلَمُونَ(4) چنين نيست كه آنها فكر مى‏كنند، و بزودى مى‏فهمند! (4) ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ(5) باز هم چنين نيست كه آنها مى‏پندارند، و بزودى مى‏فهمند (كه قيامت حق است)! (5) أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَاداً(6) آيا زمين را محل آرامش (شما) قرار نداديم؟! (6) وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً(7) و كوه‏ها را ميخهاى زمين؟! (7) وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجاً(8) و شما را بصورت زوجها آفريديم! (8) وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتاً(9) و خواب شما را مايه آرامشتان قرار داديم، (9) وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاساً(10) و شب را پوششى (براى شما)، (10) وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشاً(11) و روز را وسيله‏اى براى زندگى و معاش! (11) وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِدَاداً(12) و بر فراز شما هفت (آسمان) محكم بنا كرديم! (12) وَجَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً(13) و چراغى روشن و حرارت‏بخش آفريديم! (13) وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجاً(14) و از ابرهاى باران‏زا آبى فراوان نازل كرديم، (14) لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّاً وَنَبَاتاً(15) تا بوسيله آن دانه و گياه بسيار برويانيم، (15) وَجَنَّاتٍ أَلْفَافاً(16) و باغهايى پردرخت! (16) إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتاً(17)(آرى) روز جدايى، ميعاد همگان است! (17) يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً(18) روزى كه در «صور» دميده مى‏شود و شما فوج فوج (به محشر) مى‏آييد! (18) وَفُتِحَتِ السَّمَاء فَكَانَتْ أَبْوَاباً(19) و آسمان گشوده مى‏شود و بصورت درهاى متعددى درمى‏آيد! (19) وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَاباً(20) و كوه‏ها به حركت درمى‏آيد و بصورت سرابى مى‏شود! (20) إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَاداً(21) مسلما (در آن روز) جهنم كمينگاهى است بزرگ، (21) لِلْطَّاغِينَ مَآباً(22) و محل بازگشتى براى طغيانگران! (22) لَابِثِينَ فِيهَا أَحْقَاباً(23) مدتهاى طولانى در آن مى‏مانند! (23) لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْداً وَلَا شَرَاباً(24) در آنجا نه چيز خنكى مى‏چشند و نه نوشيدنى گوارايى، (24) إِلَّا حَمِيماً وَغَسَّاقاً(25) جز آبى سوزان و مايعى از چرك و خون! (25) جَزَاء وِفَاقاً(26) اين مجازاتى است موافق و مناسب (اعمالشان)! (26) إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَاباً(27) چرا كه آنها هيچ اميدى به حساب نداشتند، (27) وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّاباً(28) و آيات ما را بكلى تكذيب كردند! (28) وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَاباً(29) و ما همه چيز را شمارش و ثبت كرده‏ايم! (29) فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَاباً(30)‏ پس بچشيد كه چيزى جز عذاب بر شما نمى‏افزاييم! (30) إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازاً(31) مسلما براى پرهيزگاران نجات و پيروزى بزرگى است: (31) حَدَائِقَ وَأَعْنَاباً(32) باغهايى سرسبز، و انواع انگورها، (32) وَكَوَاعِبَ أَتْرَاباً(33) و حوريانى بسيار جوان و هم‏سن و سال، (33) وَكَأْساً دِهَاقاً(34) و جامهايى لبريز و پياپى (از شراب طهور)! (34) لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَلَا كِذَّاباً(35) در آنجا نه سخن لغو و بيهوده‏اى مى‏شنوند و نه دروغى! (35) جَزَاء مِّن رَّبِّكَ عَطَاء حِسَاباً(36) اين كيفرى است از سوى پروردگارت و عطيه‏اى است كافى! (36) رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَاباً(37) همان پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است،پروردگار رحمان! و (در آن روز) هيچ كس حق ندارد بى اجازه او سخنى بگويد (يا شفاعتى كند)! (37) يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفّاً لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَاباً(38)« روزى كه «روح‏» و «ملائكه‏» در يك صف مى‏ايستند و هيچ يك،جز به اذن خداوند رحمان، سخن نمى‏گويند، و (آنگاه كه مى‏گويند) درست مى‏گويند! (38) ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآباً(39) آن روز حق است; هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (39) إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَاقَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَاباً(40) و ما شما را از عذاب نزديكى بيم داديم! اين عذاب در روزى خواهد بود كه انسان آنچه را از قبل با دستهاى خود فرستاده مى‏بيند، و كافر مى‏گويد: «اى كاش خاك بودم (و گرفتار عذاب نمى‏شدم)!» (40)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 17:25 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره نازعات

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

وَالنَّازِعَاتِ غَرْقاً(1) سوگند به فرشتگانى كه (جان مجرمان را بشدت از بدنهايشان) برمى‏كشند، (1) وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطاً(2) و فرشتگانى كه (روح مؤمنان) را با مدارا و نشاط جدامى‏سازند، (2) وَالسَّابِحَاتِ سَبْحاً(3) و سوگند به فرشتگانى كه (در اجراى فرمان الهى) با سرعت حركت مى‏كنند، (3) فَالسَّابِقَاتِ سَبْقاً(4) و سپس بر يكديگر سبقت مى‏گيرند، (4) فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْراً(5) و آنها كه امور را تدبير مى‏كنند! (5) يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ(6) آن روز كه زلزله‏هاى وحشتناك همه چيز را به لرزه درمى‏آورد، (6) تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ(7) و بدنبال آن، حادثه دومين ( صيحه عظيم محشر) رخ مى‏دهد، (7) قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ(8) دلهايى در آن روز سخت مضطرب است، (8) أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ(9) و چشمهاى آنان از شدت ترس فروافتاده است! (9) يَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ(10) ولى امروز) مى‏گويند: «آيا ما به زندگى مجددبازمى‏گرديم؟! (10) أَئِذَا كُنَّا عِظَاماً نَّخِرَةً(11) آيا هنگامى كه استخوانهاى پوسيده‏اى شديم (ممكن است زنده شويم)؟!» (11) قَالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ(12) مى‏گويند: «اگر قيامتى در كار باشد، بازگشتى است زيانبار!» (12) فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ(13) ولى (بدانيد) اين بازگشت تنها با يك صيحه عظيم است! (13) فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ(14) ناگهان همگى بر عرصه زمين ظاهر مى‏گردند! (14) هَلْ أتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى(15)‏ آيا داستان موسى به تو رسيده است؟! (15) إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى(16) در آن هنگام كه پروردگارش او را در سرزمين مقدس «طوى‏» نداداد (و گفت): (16) اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى(17) به سوى فرعون برو كه طغيان كرده است! (17) فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى(18) و به او بگو: «آيا مى‏خواهى پاكيزه شوى؟! (18) وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى(19) و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از او بترسى (وگناه نكنى)؟!» (19) فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى(20) سپس موسى بزرگترين معجزه را به او نشان داد! (20) فَكَذَّبَ وَعَصَى(21) اما او تكذيب و عصيان كرد! (21) ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى(22) سپس پشت كرد و پيوسته (براى محو آيين حق) تلاش نمود! (22) فَحَشَرَ فَنَادَى(23) و ساحران را جمع كرد و مردم را دعوت نمود، (23) فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى(24) و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!» (24) فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى(25) از اين رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت! (25) إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَى(26) در اين عبرتى است براى كسى كه (از خدا) بترسد! (26) أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا  (27) آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل‏تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟! (27) رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا(28) سقف آن را برافراشت و آن را منظم ساخت، (28) وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا(29) و شبش را تاريك و روزش را آشكار نمود! (29) وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا(30) و زمين را بعد از آن گسترش داد، (30) أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا(31) و از آن آب و چراگاهش را بيرون آورد، (31) وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا(32) و كوه‏ها را ثابت و محكم نمود! (32) مَتَاعاً لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ(33) همه اينها براى بهره‏گيرى شما و چهارپايانتان است! (33) فَإِذَا جَاءتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى(34) هنگامى كه آن حادثه بزرگ رخ دهد، (34) يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى(35) در آن روز انسان به ياد كوششهايش مى‏افتد، (35) وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَى(36) و جهنم براى هر بيننده‏اى آشكار مى‏گردد، (36) فَأَمَّا مَن طَغَى(37) اما آن كسى كه طغيان كرده، (37) وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا(38) و زندگى دنيا را مقدم داشته، (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى(39) مسلما دوزخ جايگاه اوست! (39) وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى(40) و آن كس كه از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى(41) قطعا بهشت جايگاه اوست! (41) يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا(42) و از تو درباره قيامت مى‏پرسند كه در چه زمانى واقع مى‏شود؟! (42) فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا(43) تو را با يادآورى اين سخن چه كار؟! (43) إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا(44) نهايت آن به سوى پروردگار تو است (و هيچ كس جز خدا اززمانش آگاه نيست)! (44) إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا(45) كار تو فقط بيم‏دادن كسانى است كه از آن مى‏ترسند! (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا(46) آنها در آن روز كه قيام قيامت را مى‏بينند چنين احساس مى‏كنند كه گويى توقفشان (در دنيا و برزخ) جز شامگاهى يا صبح آن بيشتر نبوده است! (46)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 17:18 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره عبس

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

عَبَسَ وَتَوَلَّى(1) چهره در هم كشيد و روى برتافت... (1) أَن جَاءهُ الْأَعْمَى(2) از اينكه نابينايى به سراغ او آمده بود! (2) وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى(3) تو چه مى‏دانى شايد او پاكى و تقوا پيشه كند، (3) أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى(4) يا متذكر گردد و اين تذكر به حال او مفيد باشد! (4) أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى(5) اما آن كس كه توانگر است، (5) فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى(6) تو به او روى مى‏آورى، (6) وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى(7) در حالى كه اگر او خود را پاك نسازد، چيزى بر تو نيست! (7) وَأَمَّا مَن جَاءكَ يَسْعَى(8) اما كسى كه به سراغ تو مى‏آيد و كوشش مى‏كند، (8) وَهُوَ يَخْشَى(9) و از خدا ترسان است، (9) فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى(10) تو از او غافل مى‏شوى! (10) كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ(11) هرگز چنين نيست كه آنها مى‏پندارند; اين (قرآن) تذكر ويادآورى است، (11) فَمَن شَاء ذَكَرَهُ(12) و هر كس بخواهد از آن پند مى‏گيرد! (12) فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ(13) در الواح پرارزشى ثبت است، (13) مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ(14) الواحى والاقدر و پاكيزه، (14) بِأَيْدِي سَفَرَةٍ(15) به دست سفيرانى است (15) كِرَامٍ بَرَرَةٍ(16) والا مقام و فرمانبردار و نيكوكار! (16) قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ(17) مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است! (17) مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ(18)(خداوند) او را از چه چيز آفريده است؟! (18) مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(19) او را از نطفه ناچيزى آفريد، سپس اندازه‏گيرى كرد و موزون ساخت، (19) ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ(20) سپس راه را براى او آسان كرد، (20) ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ(21) بعد او را ميراند و در قبر پنهان نمود،(21) ثُمَّ إِذَا شَاء أَنشَرَهُ(22) سپس هرگاه بخواهد او را زنده مى‏كند! (22) كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ(23) چنين نيست كه او مى‏پندارد; او هنوز آنچه را (خدا) فرمان داده، اطاعت نكرده است! (23) فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ(24) انسان بايد به غذاى خويش (و آفرينش آن) بنگرد! (24) أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبّاً(25) ما آب فراوان از آسمان فرو ريختيم، (25) ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقّاً(26) سپس زمين را از هم شكافتيم، (26) فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبّاً(27) و در آن دانه‏هاى فراوانى رويانديم، (27) وَعِنَباً وَقَضْباً(28) و انگور و سبزى بسيار، (28) وَزَيْتُوناً وَنَخْلاً(29) و زيتون و نخل فراوان، (29) وَحَدَائِقَ غُلْباً(30) و باغهاى پردرخت، (30) وَفَاكِهَةً وَأَبّاً(31) و ميوه و چراگاه، (31) مَّتَاعاً لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ(32) تا وسيله‏اى براى بهره‏گيرى شما و چهارپايانتان باشد! (32) فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ(33) هنگامى كه آن صداى مهيب ( صيحه رستاخيز) بيايد، (كافران دراندوه عميقى فرومى‏روند)! (33) يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ(34) در آن روز كه انسان از برادر خود مى‏گريزد، (34) وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ(35) و از مادر و پدرش، (35) وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ(36) و زن و فرزندانش; (36) لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ(37) در آن روز هر كدام از آنها وضعى دارد كه او را كاملا به خود مشغول مى‏سازد! (37) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ(38) چهره‏هائى در آن روز گشاده و نورانى است، (38) ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ(39) خندان و مسرور است; (39) وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ(40) و صورتهايى در آن روز غبارآلود است، (40) تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ(41) و دود تاريكى آنها را پوشانده است، (41) أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ(42) آنان همان كافران فاجرند! (42)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 17:11 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره تكوير

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ(1) در آن هنگام كه خورشيد در هم پيچيده شود، (1) وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ(2) و در آن هنگام كه ستارگان بى‏فروغ شوند، (2) وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ(3) و در آن هنگام كه كوه‏ها به حركت درآيند، (3) وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ(4) در آن هنگام كه باارزش‏ترين اموال به دست فراموشى سپرده شود، (4) وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ(5) و در آن هنگام كه وحوش جمع شوند، (5) وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ(6) و در آن هنگام كه درياها برافروخته شوند، (6) وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ(7) و در آن هنگام كه هر كس با همسان خود قرين گردد، (7) وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ(8) و در آن هنگام كه از دختران زنده به گور شده سؤال شود: (8) بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ(9) به كدامين گناه كشته شدند؟! (9) وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ(10) و در آن هنگام كه نامه‏هاى اعمال گشوده شود، (10) وَإِذَا السَّمَاء كُشِطَتْ(11) و در آن هنگام كه پرده از روى آسمان برگرفته شود، (11) وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ(12) و در آن هنگام كه دوزخ شعله‏ور گردد، (12) وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ  (13) و در آن هنگام كه بهشت نزديك شود، (13)  عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ(14)(آرى در آن هنگام) هر كس مى‏داند چه چيزى را آماده كرده است! (14) فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ(15) سوگند به ستارگانى كه بازمى‏گردند، (15) الْجَوَارِ الْكُنَّسِ(16) حركت مى‏كنند و از ديده‏ها پنهان مى‏شوند، (16) وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ(17) و قسم به شب، هنگامى كه پشت كند و به آخر رسد، (17) وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ(18) و به صبح، هنگامى كه تنفس كند، (18) إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ(19) كه اين (قرآن) كلام فرستاده بزرگوارى است ( جبرئيل امين) (19) ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ(20) كه صاحب قدرت است و نزد (خداوند) صاحب عرش، مقام والائى دارد! (20) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ(21) در آسمانها مورد اطاعت (فرشتگان) و امين است! (21) وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ(22) و صاحب شما ( پيامبر) ديوانه نيست! (22) وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ(23) او (جبرئيل) را در افق روشن ديده است! (23) وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ(24) و او نسبت به آنچه از طريق وحى دريافت داشته بخل ندارد! (24) وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ(25) اين (قرآن) گفته شيطان رجيم نيست! (25) فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ(26) پس به كجا مى‏رويد؟! (26) إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ(27) اين قرآن چيزى جز تذكرى براى جهانيان نيست، (27) لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ(28) براى كسى از شما كه بخواهد راه مستقيم در پيش گيرد! (28) وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ(29) و شما اراده نمى‏كنيد مگر اينكه خداوند -پروردگار جهانيان- اراده كند و بخواهد! (29)



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 17:6 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره انفطار

بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده مهربان

إِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ(1) آن زمان كه آسمان ( كرات آسمانى) از هم شكافته شود، (1) وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ(2) و آن زمان كه ستارگان پراكنده شوند و فرو ريزند، (2) وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ(3) و آن زمان كه درياها به هم پيوسته شود، (3) وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ(4) و آن زمان كه قبرها زير و رو گردد (و مردگان خارج شوند)، (4) عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ(5) در آن زمان) هر كس مى‏داند آنچه را از پيش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است. (5) يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ(6) اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرورساخته است؟! (6) الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ(7) همان خدايى كه تو را آفريد و سامان داد و منظم ساخت، (7) فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ(8) و در هر صورتى كه خواست تو را تركيب نمود. (8) كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ(9)(آرى) آن گونه كه شما مى‏پنداريد نيست; بلكه شما روز جزا رامنكريد! (9) وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ(10) و بى‏شك نگاهبانانى بر شما گمارده شده... (10) كِرَاماً كَاتِبِينَ(11) والا مقام و نويسنده (اعمال نيك و بد شما)، (11) يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ(12) كه مى‏دانند شما چه مى‏كنيد! (12) إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ(13) به يقين نيكان در نعمتى فراوانند. (13) وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ(14) و بدكاران در دوزخند، (14) يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ(15) روز جزا وارد آن مى‏شوند و مى‏سوزند، (15) وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ(16) و آنان هرگز از آن غايب و دور نيستند! (16) وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ(17) تو چه مى‏دانى روز جزا چيست؟! (17) ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ(18) باز چه مى‏دانى روز جزا چيست؟! (18) يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئاً وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ(19) روزى است كه هيچ كس قادر بر انجام كارى به سود ديگرى نيست،و همه امور در آن روز از آن خداست! (19)